یار پری چهره

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند نیاز نیمه شبی دفع صد بلا بکند

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند نیاز نیمه شبی دفع صد بلا بکند

هر آن چیزی که در عالم عیان است چو عکسی ز آفتاب آن جهان است

جهان چون زلف و خط و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست

تجلی گه جمال و گه جلال است رخ و زلف آن معانی را مثال است

صفات حق تعالی لطف و قهر است رخ و زلف بتان را زان دو بهر است

ندارد عالم معنی نهایت کجا بیند مر او را لفظ غایت

پیام های کوتاه
  • ۱ خرداد ۹۴ , ۲۲:۳۴
    عباس
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز/دانش آموزان عالم را چنین شیداکند/ابتدا قانون آزادی نویسددرجهان/بعدازآن باخون هفتادودوتن امضاءکند!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۴:۱۳
رسول شاکری

شعری در فضیلت حضرت علی علیه السلام

اسماعیل حمیری در شرح واقعه غدیر

نقل از آیت احمد عابدی

پدر و مادر اسماعیل سنی ناصبی بودند و خودش به واسطه آشنایی با امام جعفر صادق علیه السلام شیعه می شود. و هزاران بیت شعر در فضیلت امیرالمومنین می سراید. این شعر از اشعار اسماعیل حمیری است و پیامبر در خواب حضرت رضا علیه السلام و شیعیان  را توصیه به حفظ آن می نماید و به حافظان آن وعده بهشت می دهد.

و فی کتاب بحار الأنوار وجدت فی بعض تألیفات أصحابنا أنّه روى بإسناده عن سهیل بن ذبیان قال: دخلت على الإمام علی بن موسى الرضا علیه السّلام فقال لی: مرحبا بک الساعة أراد رسولنا أن یأتیک فقلت: لماذا یا ابن رسول اللّه؟

فقال: المنام رأیته البارحة و قد أزعجنی و أرقنی، قلت: خیرا یکون إن شاء اللّه فقال:

یا ابن ذبیان رأیت کأنّی قد نصب لی سلّم فیه مائة مرقاة فصعدت إلى أعلاه فقلت: یا مولای اهنیک بطول العمر و ربما تعیش مائة سنة لکلّ مرقاة سنة، فقال علیه السّلام: ما شاء اللّه کان ثمّ قال:

ریاض الأبرار فی مناقب الأئمة الأطهار، ج‏2، ص: 227

فلمّا صعدت إلى أعلى السلّم رأیت کأنّی دخلت فی قبّة خضراء یرى ظاهرها من باطنها و رأیت جدّی رسول اللّه صلّى اللّه علیه و اله جالسا فیها و إلى یمینه و شماله غلامان حسنان یشرق النور من وجوههما و رأیت امرأة بهیّة الخلقة و رأیت بین یدیه شخصا بهیّ الخلقة جالسا عنده و رأیت رجلا واقفا بین یدیه و هو یقرأ هذه القصیدة: لامّ عمرو باللوى مربع.

فلمّا رآنی النبیّ صلّى اللّه علیه و اله قال: مرحبا بک یا ولدی یا علی بن موسى الرضا سلّم على أبیک علیّ فسلّمت علیه ثمّ قال: سلّم على امّک فاطمة الزهراء فسلّمت علیها ثمّ قال لی:

سلّم على أبویک الحسن و الحسین فسلّمت علیهما ثمّ قال لی: و سلّم على شاعرنا و مادحنا فی دار الدّنیا السیّد إسماعیل الحمیری فسلّمت علیه و جلست، فالتفت النبیّ إلى السیّد إسماعیل و قال له: عد إلى ما کنّا فیه من إنشاد القصیدة فأنشد یقول:

لامّ عمرو باللوى مربع‏


طامسة أعلامه بلقع‏




فبکى النبیّ صلّى اللّه علیه و اله.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۴ ، ۱۶:۲۲
رسول شاکری

بسم الله النور . موج روی موج می رسد به اوج سیل بی امان #حاجیان نیمه جان باز می رسند فوج فوج از آسمان، فرشتگان . زخم روی زخم داغ پشت داغ . چینش غریب کیف و کفش تازه در اتاق دختری که در مسیر مدرسه باز هم گرفته از پدر سراغ کودکی که روبروی دفترش نشسته بی چراغ زخم روی زخم داغ روی داغ . دخترک نشسته روبروی دفتر جدید باورش نمی شود که زیر هجمه ی مدادها بشکند مدادرنگی سپید . . ای تفو بر این جماعت فریب میزبان نانجیب... ربنا! خدای کعبه! آتنا شکیب! العجل غریب آشنا #

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۲۳:۰۲
رسول شاکری